یادم هست که همه چیز از کجا شروع شد
و درک کردم دیگه خودم تنها نیستم
یه اتفاقی افتاد
یه حس ناب که با تمام وجود لمسش کردم
آنجا نقطه شروع من بود
لحظه آغازم
اون لحظه بود که وجودم پر شد از شور عشق
و حس کردم
که میتونم خیلی زیاد کسی رو دوست داشته باشم
و حس کردم
که خودم هم چقدر زیبا شدم
حس شیرینی که دلم طعمش رو چشید
و بعد از اون
تمام سلولهای بدنم شیرین شدند
حتی عقلم با همه داناییش از این طعم شیرین لذت برد
شاید قشنگترین و بهترین لحظه ای که هر آدمی بهش میرسه
همین باشه
حالا تو
تو خاک وجودم ریشه کردی
و نمیخوام که از وجودم خارج بشی
میخوام همچنان تو وجودم جوونه و غنچه بزنی
دوســتت دارم.